سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس دانش را بطلبد برای اینکه با دانشمندان همراه شود یا با نادانان بستیزد یا مردم را متوجه خود کند، خداوند او را داخل آتش گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

بهترین ها

 
 
عزا داری ها امام حسین(جمعه 86 دی 28 ساعت 3:3 عصر )
هدف از برگزاری مراسم عزاداری سید الشهدا را می‌توان یادآوری فرهنگ و معارف عاشورا و انتقال آن به نسل‌های بعدی دانست. این محمل که با استفاده از هنر و جلوه‌های بصری و صوتی سعی در ایجاد و استحکام علقه‌های عاطفی مردم با فرهنگ عاشورا دارد، از دیرباز هم به دلیل محتوایی و هم به دلیل شکلی مورد اقبال عمومی بوده‌است.

 در واقع حقیقتی بزرگ که در روز دهم محرم 61 هجری در بیابانی بنام کربلا رخ داده خاطره‌ای را در وجدان ملت پدید آورده که با نوای اشعاری حماسی و یا نوحه سرایی به یاد و خاطره‌ی آن حادثه عواطفشان متلاطم شده و به خروش می‌آیند. جوش و خروشی که از درک عظمت حادثه مذکور و ظلمی که از امت بر فرزندان پیامبر امت رفته و نهایت ناجوانمردی دشمنان دین باعث می‌شود که روح جوانمردی و دفاع از حق حقیقت در وجود پنهانی شیعیان موج بزند و به این پیام که همراه با فطرت ایشان است باعث می‌شود که اراده‌های مردمان از هر قشر و نسلی در برگزاری هرچه باشکوه‌تر این مراسم منسجم شود.

در سال‌های اخیر اما با گسترش جمعیت جوان کشور و تحولات -عمدتاً تکنیکی- در عرصه‌های فرهنگی (همچون ظهور سیستم‌های صوتی تصویری، همچنین رواج موسیقی پاپ) و تمرکز تبلیغ رسانه‌ها مخصوصا رسانه‌ی ملی روی شاخه‌ای از هنر بنام خوانندگی و همچنین تکیه روی جلوه‌های بصری  و موسیقایی عزاداری امام حسین(ع) توسط این رسانه‌ها باعث شده تا کم کم جلوه‌های سمعی و بصری عزاداری ‌ها بر محتوا و پیام اصلی این عزاداری‌ها بچربد و این مراسم بیشتر تبدیل به نوعی عرصه ابراز وجود و رقابت‌ها بر سر طول «علامت» و یا اشعار عاشقانه -که سخن از بازو و چشم و ابرو و هیکل و ...- شده است.

این آسیب فرهنگی-اجتماعی باعث شده تا مجالس عزاداری از «محوریت سخنرانی» به «محوریت مداحی» تغییر وضعیت بدهند به حدی که حتی در هیئات و مجالس معروف و قدیمی عزاداری امام حسین(ع) امروزه علیرغم تلاش فراوان دست اندرکاران مشاهده می‌شود که موقع سخنرانی جمع زیادی از جوانان در بیرون مجلس مشغول صحبت و بگو و بخند(؟!) هستند و موقع شروع مداحی به مجلس هجوم آورده و به دنبال یافتن جایی نزدیک مداح می‌گردند.

آسیب شناسی عزاداری امام حسین(ع)از آثار این تغییر وضعیت که امروزه حتی برخی از مراجع را هم وادار به اعلام موضع کرده، این است که مجالس تقریبا از پیام و محتوا رو به خالی شدن گذاشته است. جوانان کمتر از دلیل قیام عاشورا می‌دانند و بیشتر از شعرها و مداحی‌های نوظهور می‌خوانند. کمتر از احادیث و شعارهای امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) در روز عاشورا حفظ هستند و بیشتر به به و چه چه حفظ هستند.

سبک‌های نوظهور مداحی کم کم عرصه را بر مفاهیم اصلی تنگ کرده است و صدای بلند و محیط تاریک و فضاهای تخیل‌آمیز و عکس‌های طویل و عریض جای شعارهای اصلی و واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی -که آثاری اجتماعی و عینی دارند- را گرفته و این یک خطر و آسیب جدی برای این مجالس است. تهی کردن مجالس عزاداری تهدیدی است که فرهنگ عاشورا را مورد تهاجم قرار داده است.

با دقت در این مراسم دیده می‌شود که حتی اشک که سرمایه‌ی اصلی این مراسم بوده‌است کم کم در حال رنگ باختن است و «تباکی» جای «بُکاء» را گرفته است.

خواننده این نوشته می‌داند که منظور از این نوشته تخطئه نیست بلکه هشداری است نسبت به آنچه که به‌هم خوردن تعادل شناخته می‌شود.

چرا «گریه» در مراسم عزاداری امام حسین(ع) کم شده‌است؟

بی بند و باری ها آفت عزای امام حسین (ع)در واقع می‌توان پاسخ این سئوال را در خالی بودن خاطر شرکت کنندگان این مراسم را از اصل واقعه عاشورا دانست. اشعار و عزاداری‌ها به واقعه‌ای اشاره می‌کنند که در خاطر مخاطب وجود ندارد. واقعه عاشورا و داستان واقعی آن ریشه‌ی اصلی اثر واکنش عاطفی مخاطبان در عزاداری‌ها و مداحی‌ها است در حالی که این ارتباط منطقی توسط بسیاری از دست اندرکاران حتی مداحان مغفول مانده است. مداحان بجای پافشاری به اصل واقعه عاشورا بیشتر به اشعار نوظهور و بی استناد و تحریک مستقیم مخاطبان با عباراتی بعضا عتاب آمیز و تند تاکید می‌کنند. این روند منفی باعث لطمه دیدن جدی مراسم سید الشهدا(ع) حتی بخش مداحی آن نیز بشود چرا که ریشه آسیب دیده، نتیجه ای بجز آسیب به شاخه و برگ نخواهد داشت.

به نظر می‌رسد وقت آن رسیده که مداحان برای جلوگیری از خارج شدن مراسم سید الشهدا(ع) از مسیر منطقی و اصیل و رسیدن به جایی که دیگر به خود ایشان نیز توجهی نشود، باید اقدامی اساسی کنند و از اشعار خلق الساعه و سطحی و بی محتوا و آهنگ‌های نوظهور و احتمالا نامشروع به سوی اساس واقعه عاشورا بازگردند و از روی کتب تاریخی معتبری که واقعه عاشورا را نقل کرده اصل واقعه را بازگو نموده و لطایف آن را برای مردم بازگو نمایند. امری که سالهاست مقام معظم رهبری روی آن تاکید می کنند ولی متاسفانه کم‌تر کسی به آن توجه نموده و اطاعت کرد. نمونه

اصلاح الگوی مراسم عزاداری و تقویت مبانی اعتقادی و مفهومی آن و جلوگیری متعهدانه از رواج بی‌بند و باری و رواج افسار گسیخته بدعت‌ها در این مراسم وظیفه‌ی همه دلسوزان و اصحاب فرهنگ و رسانه و بالاخص قشر فرهیخته مداحان است.

 



 
ن(جمعه 86 دی 28 ساعت 2:37 عصر )

درس اول
زبان

زبان چیست ؟
1 – زبان یکی از جنبه های راز آمیز وجود انسان است. استفاده از زبان آسان نیست چون از سال اول زندگی به تدریج از زبان استفاده می کنیم و طرز استفاده از زبان را بطور طبیعی فرا می گیریم.
2 – زبان پدیده ای است که پس از قرنها بحث و بررسی هنوز آن را آنگونه که باید نشناخته ایم . شناخت زبان دشوار است چون : زبان بیش از حد پیچیدگی و گستردگی دارد. از آن جایی که طرز استفاده از زبان را می دانیم می پنداریم که خود آن را هم می شناسیم و به همین دلیل نیز سعی در شناخت زبان را اغلب بیهوده می انگاریم.



  چرا لازم است تا زبان را بشناسیم ؟

1 – ازآنجایی که زبان پیچیده و گسترده است. بیش از هر موضوع دیگری وقت، فکر و نیرو نیاز دارد.
2 – اگر کسی زبان را به خوبی نشناسد، نمی تواند برای شناخت موضوعات دیگر بخوبی از آن استفاده کند.
3 – بدانیم چرا نوشتن را باید مدرسه بیاموزیم.
4 – بدانیم چرا همه مردم شهرهای گوناگون ایران در حالی که حرف های یکدیگر را به زحمت می فهمند، می گوئیم به زبان فارسی حرف می زنند.
5 – بدانیم چرا «گفتن» از «نوشتن» برای ما آسان تر است.
 



  ارکان اصلی تعریف زبان :

زبان یک نظام است یعنی مجموعه ای بهم پیوسته و می پیچید، کار اصلی آن ایجاد ارتباط میان انسانها است. این ارتباط زبان عمدتاً انتقال پیام از یک فرد به افراد دیگر است.  



  منظور از این که زبان یک نظام است یعنی چه ؟

منظور از نظام مجموعه ای بهم پیوسته ولی پیچیده است که طبق قاعده از اجزای کوچک تری ساخته شده باشد. اجزای سازنده نظام زبان در درجه اول نشانه (= لفظ معنادار) است. انتقال پیام در ارتباط زبانی معمولاً در قالب «جمله» صورت می گیرد. پس می توان هر جمله را نمونه ای کوچک از نظام بزرگ زبان دانست.  



  خودآزمایی درس اول :
1 – چرا استفاده از زبان آسان است؟ با یک مثال توضیح دهید؟

استفاده از زبان به این دلایل آسان است.
1. ما این کار را از سال اول زندگی و به تدریج شروع می کنیم.
2. طرز استفاده از آن را بطور طبیعی فرا می گیریم، بی آنکه به درس و مدرسه نیاز داشته باشیم. به عنوان مثال : کودک بعد از ماه های نوزادی با پدر و مادر نزدیکان خود ارتباط برقرار می کند و حتی با ادای واژه هایی «ماما، بابا ...» از زبان استفاده می کند.
 



  2 – سه کلمه بگویید که وجود خارجی ندارد اما چون در زبان ما بکار رفته اند برای آنها بیرون از ذهن خود قائل به وجود خارجی شده ایم.

به جز کلمات سیمرغ، دیو که درس آمده می توان کلمه های ققنوس ، هیولا، غول و اژدها را نام برد.  



 
درس اول(جمعه 86 دی 28 ساعت 2:35 عصر )

درس اول
زبان

زبان چیست ؟
1 – زبان یکی از جنبه های راز آمیز وجود انسان است. استفاده از زبان آسان نیست چون از سال اول زندگی به تدریج از زبان استفاده می کنیم و طرز استفاده از زبان را بطور طبیعی فرا می گیریم.
2 – زبان پدیده ای است که پس از قرنها بحث و بررسی هنوز آن را آنگونه که باید نشناخته ایم . شناخت زبان دشوار است چون : زبان بیش از حد پیچیدگی و گستردگی دارد. از آن جایی که طرز استفاده از زبان را می دانیم می پنداریم که خود آن را هم می شناسیم و به همین دلیل نیز سعی در شناخت زبان را اغلب بیهوده می انگاریم.



  چرا لازم است تا زبان را بشناسیم ؟

1 – ازآنجایی که زبان پیچیده و گسترده است. بیش از هر موضوع دیگری وقت، فکر و نیرو نیاز دارد.
2 – اگر کسی زبان را به خوبی نشناسد، نمی تواند برای شناخت موضوعات دیگر بخوبی از آن استفاده کند.
3 – بدانیم چرا نوشتن را باید مدرسه بیاموزیم.
4 – بدانیم چرا همه مردم شهرهای گوناگون ایران در حالی که حرف های یکدیگر را به زحمت می فهمند، می گوئیم به زبان فارسی حرف می زنند.
5 – بدانیم چرا «گفتن» از «نوشتن» برای ما آسان تر است.
 



  ارکان اصلی تعریف زبان :

زبان یک نظام است یعنی مجموعه ای بهم پیوسته و می پیچید، کار اصلی آن ایجاد ارتباط میان انسانها است. این ارتباط زبان عمدتاً انتقال پیام از یک فرد به افراد دیگر است.  



  منظور از این که زبان یک نظام است یعنی چه ؟

منظور از نظام مجموعه ای بهم پیوسته ولی پیچیده است که طبق قاعده از اجزای کوچک تری ساخته شده باشد. اجزای سازنده نظام زبان در درجه اول نشانه (= لفظ معنادار) است. انتقال پیام در ارتباط زبانی معمولاً در قالب «جمله» صورت می گیرد. پس می توان هر جمله را نمونه ای کوچک از نظام بزرگ زبان دانست.  



  خودآزمایی درس اول :
1 – چرا استفاده از زبان آسان است؟ با یک مثال توضیح دهید؟

استفاده از زبان به این دلایل آسان است.
1. ما این کار را از سال اول زندگی و به تدریج شروع می کنیم.
2. طرز استفاده از آن را بطور طبیعی فرا می گیریم، بی آنکه به درس و مدرسه نیاز داشته باشیم. به عنوان مثال : کودک بعد از ماه های نوزادی با پدر و مادر نزدیکان خود ارتباط برقرار می کند و حتی با ادای واژه هایی «ماما، بابا ...» از زبان استفاده می کند.
 



  2 – سه کلمه بگویید که وجود خارجی ندارد اما چون در زبان ما بکار رفته اند برای آنها بیرون از ذهن خود قائل به وجود خارجی شده ایم.

به جز کلمات سیمرغ، دیو که درس آمده می توان کلمه های ققنوس ، هیولا، غول و اژدها را نام برد.  



  3 - آیا شناخت زبان با توانایی استفاده از آن یکی است؟

خیر، چون ما از زبان به آسانی استفاده می کنیم ولی برای پاسخ به سؤال چرا ، حرف زدن را خود یاد می گیریم اما نوشتن را در مدسه و پاسخ به سؤالاتی نظیر این، همه در گرو شناخت زبان است.  



 
گل(جمعه 86 دی 28 ساعت 2:20 عصر )